• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات یادگیری سازمانی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - نقش سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانش‌آفرینی کارکنان درمانی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد
        ابوالفضل قاسم‌زاده علیشاهی مهدی کاتب زهرا حیدری زاده
        بیمارستان‌ها یکی از پرتعامل‌ترین سازمان‌ها هستند. تعاملاتی که می‌تواند موجب یادگیری و دانش‌آفرینی نیروی انسانی آن گردد به شرطی که فرهنگ این محیط به سمت سازمان یادگیرنده سمت و سو یابد. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانش‌آفرینی با در نظر گ چکیده کامل
        بیمارستان‌ها یکی از پرتعامل‌ترین سازمان‌ها هستند. تعاملاتی که می‌تواند موجب یادگیری و دانش‌آفرینی نیروی انسانی آن گردد به شرطی که فرهنگ این محیط به سمت سازمان یادگیرنده سمت و سو یابد. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانش‌آفرینی با در نظر گرفتن نقش میانجی فرهنگ سازمان یادگیرنده در سازمان‌های درمانی است. پژوهش حاضر از نظر روش‌شناسی، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان درمانی بیمارستان امام رضا (ع) شهر مشهد شامل 800 نفر می‌باشد. در این پژوهش از نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای نسبتی استفاده شد که بر اساس بخش‌ها و نسبت‌ها تعداد نمونه هر یک از بخش‌ها معین شد. حجم نمونه با توجه به جامعه آماری و با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه‌های استاندارد سرمایه فکری بنتیس (2004)، فرهنگ سازمان یادگیرنده یانگ و همکاران (2004)، پرسشنامه داﻧﺶ‌آفرینی ﭼﻮي و ﻟﻲ (2002) و ظرفیت یادگیری سازمانی چیوا (2007) استفاده شد. همچنین، به منظور بررسی روابط متغیرها در الگوی مفهومی مدل معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت. یافته‌های پژوهش حاکی از بالاترین سطح همبستگی (77/0) میان سرمایه فکری با یادگیری سازمانی و کمترین سطح همبستگی (56/0) میان سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده می‌باشد. همچنین نقش میانجی فرهنگ سازمان یادگیرنده در این پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده با فرایندهای دانش‌آفرینی و ارتقای ظرفیت یادگیری سازمانی رابطه داشته و می‌توانند نقش تبیین ‌کننده‌ای را ایفا کنند پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - طراحی الگوی توانمند‍‌‌سازی کارکنان بانک سپه براساس یادگیری سازمانی
        مرضیه دمیرچی رسول حسینی معصومه اولادیان
        رقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی می‌باشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش ه چکیده کامل
        رقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی می‌باشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش های تحقیق آمیخته، از شیوه اکتشافی، از نوع متوالی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده‌ها، در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان و مطلعین کلیدی منابع انسانی در نظام بانکی و دانشگاه ها می باشند. روش نمونه گیري در بخش کیفی، غیر احتمالی شامل تکنیک هاي هدفمند(زنجیره ای و گلوله برفی) که بر مبناي آن تعداد 18 مصاحبه با اساتید دانشگاه و خبرگان بانکداری صورت گرفته و از بین ایشان، با 10 نفر از طریق گروه کانونی مصاحبه شده است. جهت تجزیه و-تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری باز، محوری و گزینشی ، و نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران بانک سپه و تعداد جامعه 322 نفر بوده که نمونه 175 نفری با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار پی. ال. اس استفاده شده است. الگوی به دست آمده شامل روابط یادگیری سازمانی و توانمند سازی کارکنان، مولفه-ها، شاخص ها و پیامدهای توانمندسازی بر اساس یادگیری سازمانی است. بر اساس یافته های تحقیق، توانمندسازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی؛ موجب افزایش بهره وری، شایسته سالاری و ... در بانک سپه می شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - مثلث تاریک شخصیت بر پنهان‌سازی دانش و فرهنگ یادگیری سازمانی (موردمطالعه: اساتید دانشگاه تهران)
        سید حامد  هاشمی مهدی احمدی قمشانی حمیدرضا  نعمت الهی شبنم  زرجو
        پژوهش حاضر، با هدف بررسی جوانب تاریک و تیره شخصیت بر پنهان‌سازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر ذیل پارادایم اثباتی و در گروه پژوهش‌های کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات‌ در این پژوهش 3 پرسش‌نامه استاندارد است، طیف مورداستفاده چکیده کامل
        پژوهش حاضر، با هدف بررسی جوانب تاریک و تیره شخصیت بر پنهان‌سازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر ذیل پارادایم اثباتی و در گروه پژوهش‌های کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات‌ در این پژوهش 3 پرسش‌نامه استاندارد است، طیف مورداستفاده در پرسش‌نامه پژوهش طیف لیکرت است. پایایی ابزار پژوهش نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مولفه‌های مثلث تاریک شخصیت (75/0)، پنهان‌سازی دانش (77/0)، فرهنگ یادگیری سازمانی (71/0) به تأیید رسیده است، جامعه آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاه تهران است. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرم‌افزار نمونه‌گیری Spss Sample power برابر با 187 نفر و شیوه نمونه‌گیری در این پژوهش نمونه‌گیری در دسترس است. ابزار تجزیه‌وتحلیل اطلاعات پرسش‌نامه‌ای پژوهش نرم‌افزار آماری SPSS و AMOS است. به‌منظور عدم وجود تأثیر بین متغیرها و تعمیم نتایج به‌دست‌آمده از حجم نمونه به جامعه آماری از مدل رگرسیونی ساده، مدل میانجی و مدل مسیر جهت ارزیابی فرضیه‌های پژوهش و مدل مفهومی پژوهش استفاده شد.. بنابراین با توجه به یافته‌های حاصل از پژوهش می‌توان اذعان نمود مثلث تاریک شخصیت بر پنهان‌سازی دانش تأثیرگذار بوده و 31 درصد واریانس پنهان‌سازی دانش توسط مولفه مثلث تاریک شخصیت تبیین شده است. ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) بر پنهان‌سازی دانش تأثیرگذار است. 38 درصد واریانس مولفه پنهان‌سازی دانش توسط ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) تبیین شده است. در تأثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهان‌سازی دانش متغیر فرهنگ یادگیری سازمانی دارای نقش میانجی جزئی است. پرونده مقاله